مقاله ادبیات حافظ عرفان و صوفی
فایل ورد قابل ویرایش
عارف در لغت به معنی شناسا، مرد شکیبا و خداشناس و عرفان در اصطلاح لغوی، شناختن.وشناختن حق تعالی و خداشناسی است. عرفان در اصطلاح راه روشی است که طالبان حق براینیل به مطلوب و شناسایی برمی گزینند. به عبارت دیگر شناخت عرفان آن نورانیت روحی استکه دوجهان برونی و درونی را روشن ساخته و آن دو را در رابطه با حقیقت با لذات ارزیابی نمودهو میتواند شخصیت آدمی را در شعاع آن حقیقت با لذات قرار دهد.
عرفان یا معرفت به معنی شناخت و در اصطلاح معرفت قلبی است که از طریق کشف شهودحاصل میشود. کسی را که واجد عرفان است عارف میگویند ودانش مبتنی بر عرفان را معرفتگویند .
عرفان معجونی شگفتانگیز از مکتبهای مختلف فلسفی جهانی است از کلمه عرفان«میستیک» یا «میستیسیزم» یا «گنوسیسم» که به معنی مرموز پنهانی مخفی است و به فارسی«عرفان» ترجمه شده جهان بینی دینی خاصی مفهوم میگردد که امکان ارتباط شخصی و حتیپیوستن آدمی را با خداوند از طریق شهود و تجربه باطن و حال ممکن الحصول میشمارد.
مقاله ادبیات حافظ عرفان و صوفی
مقاله ادبیات حافظ عرفان و صوفی